گریه

یه روز بهم گفت: «می‌خوام باهات دوست باشم؛آخه می‌دونی؟ من اینجا

 خیلی تنهام». بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می‌دونم. فکر خوبیه.من هم

خیلی تنهام». یه روز دیگه بهم گفت: «می‌خوام تا ابدباهات بمونم؛ آخه

می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام». بهش لبخند زدم و گفتم: «آره می‌دونم

فکرخوبیه.من هم خیلی تنهام». یه روز دیگه گفت: «می‌خوام برم یه جای

دور، جایی که هیچ مزاحمی نباشه. بعد که همه چیز روبراه شد تو هم

بیا.«‌‌‌‌آخه می‌دونی؟ من اینجاخیلی تنهام». بهش لبخند زدم و گفتم: «آره

می‌دونم.فکر خوبیه. من هم خیلی تنهام». یه روز تو نامش نوشت: «من

اینجا یه دوست پیدا کردم. آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام». براش یه

لبخند کشیدم وزیرش نوشتم: «آره می‌دونم. فکر خوبیه.من هم خیلی

تنهام». یه روز یه نامه نوشت و توش نوشت: «من قراره اینجا با این

دوستم تا ابد زندگی کنم. آخه می‌دونی؟ من اینجا خیلی تنهام». براش یه

لبخندکشیدم و زیرش نوشتم: «آره می‌دونم. فکر خوبیه.من هم خیلی

تنهام». حالا دیگه اون تنها نیست و من از این بابت خیلی خوشحالم و

چیزی که بیشتر خوشحالم می کنه اینه که نمی دونه من هنوز هم خیلی

تنهام 

 خدافظ تمام رویای من

نظرات 5 + ارسال نظر
magam شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 22:52

تمام رویای شما چی بود؟

چی بود؟ یا کی بود؟

magam یکشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 18:20

عجب پس شما آدرس کوچه علی چپ رو بلدید!!

بله
بله
به کسی نگیا
من همونجا زندگی میکنم

magam دوشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 22:00

حالا بفرمایید تمام رویای شما(اگر چیز نیست) چه کسی است؟؟؟

واقعا
اگه چیز نیست
پس کیه؟
کیییییییییییییییییه؟

magam سه‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 14:25

خب نگو

خب منم داشتم همین کارو میکردم
نگفتم دیگه

magam سه‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 19:10

آها دیدی ، پس کسی یا چیزی هست که نمیگی دیگه

کسی؟ چیزی؟
نه کسی
نه چیزی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد