ای دیر بدست آمده

ای دیر بدست آمده بس زود برفتی

 آتش زدی ام در منو چون دود برفتی

چون آرزوی تنگدلان دیر رسیدی 

 چون دوستی سنگ دلان زود برفتی
 
  زان پیش که در باغ وصال تو دل من
          
 از داغ فراق تو نیآسود برفتی
 
   ناگشته من از بند تو آزاد بجستی
 
  ناکرده مرا وصل تو خوشنود برفتی
 
   آهنگ به جان من دل سوخته کردی

  چون دردل من عشق بیافزود برفتی
    
 ای دیر بدست آمده بس زود برفتی

 آتش زدی ام در منو چون دود برفتی

حیرانی

تو حیرانی در این هنگامه، من هم از تو حیرانتر
     تو در آغاز آبادی، منم هر لحظه ویرانتر

در این بن بست ظلمانی، رهایی را چه میدانی؟
 فرار از خود به سوی هم، و یا از هم گریزانتر

   اگر از راه برگردیم سراپا حسرت دردیم
گذشتن، مرگ؛ ماندن، درد کدامینند آسانتر؟
               
                  کدامین پیک را گویند
              که من هم از تو می جویم
  نشانت را و ماندم بی خبر در آن پریشانتر

   در این تنهایی ممتد فقط دست تو بر در زد
                            ندیدم از تو ای دیرآمده
                   ناخوانده مهمانتر

بدون تو

بدون تو 

همه چیز طعم اب های کم عمق می دهد 
بی تو
باران، رگبار موقت و زودگذر است
نه آن باران آرامی که می بارد بی آنکه خیس ات کند 
***
بی تو ؛ حضور همه ، غیاب توست

**
دلم تنگ است برایت

راز خوشبختی در زندگی مشترک!

روزی یک زوج،بیست و پنجمین سالگرد ازداوجشان را جشن گرفتند.آنها در شهر مشهور شده بودند به خاطر اینکه در طول 25 سال حتی کوچکترین اختلافی با هم نداشتند.تو این مراسم سردبیرهای روزنامه های محلی هم جمع شده بودند تا علت مشهور بودنشون (راز خوشبختیشونو)بفهمند.سردبیر میگه:آقا واقعا باور کردنی نیست؟ ادامه مطلب ...