می گویند زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی
شدن صنعت نفت تشکیل شود ، دکتر مصدق با هیات همراه زودتر از موقع به محل رفت . در
حالی که پیشاپیش جای نشستن همه ی شرکت کنندگان تعیین شده بود ، دکتر مصدق رفت و به
نمایندگی هیات ایران روی صندلی نماینده انگلستان نشست .
قبل از شروع جلسه ،
یکی دو بار به دکتر مصدق گفتند که اینجا برای نماینده هیات انگلیسی در نظر گرفته
شده
و جای شما آن جاست ، اما پیرمرد توجهی نکرد و روی همان صندلی نشست
ناصر خسرو قبادیانی بسوی باختر ایران روان بود . شبی میهمان شبانی شد در روستای کوچکی در نزدیکی سنندج ، نیمه های شب صدای فریاد و ناله شنید برخاست و از خانه بیرون آمد صدای فریاد و ناله های دلخراش و سوزناک از بالای کوه به گوش می رسید . مبهوت فریاد ها و ناله ها بود که شبان دست بر شانه اش گذاشت و گفت :
ادامه مطلب ...یک دختر در حمام
ساعت ? بعد از ظهر
1ـ لباساشو رو درمیاره? رنگ روشن ها رو تو
یک سبد و تیره ها رو تو یکی دیگه میگذاره
سوال :
ده تا پرنده نشسته بودند روی سیم برق . یه شکارچی میاد یه
تیر میزنه
به یکیشون. چند تا پرنده روی سیم باقی میمونند ؟
جواب :
اگر از پسرهای پشت کنکور بپرسید برای چه میخواهند به دانشگاه بروند جواب حقیقی
آنها این خواهد بود: دختربازی .
اگر از دخترها بپرسید:
میگویند برای