-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 11 فروردینماه سال 1393 19:04
-
دلــخــوش
دوشنبه 11 فروردینماه سال 1393 12:14
دلــخــوشـمـــ کـه هـرچـه از مـن دور شـوی از آن ســوی کُرۀ زمیـن بـه مـن نـزدیـکــــــ تــر می شـوی ! فـقـطـ ـ ـــ مـیــــ تـرسـمـــ مـبـادا گـالـیــلـه اشـتـبـــاهــ کـردهــ بـاشــد . . . !
-
نمیـــدانم
یکشنبه 10 فروردینماه سال 1393 13:10
❈ چنــدان هـــم دور نیستــــی ؛❈ ❈ فقط به انــدازه ی یک نمیـــدانم از مــن فاصـــله گـرفتــه ای !❈ ❈ آری ، "نمیـــدانم" کجـــایی ؟❈
-
سال 89 -یادمان شهدای شلمچه
شنبه 9 فروردینماه سال 1393 10:35
-
دروغ بود
جمعه 8 فروردینماه سال 1393 18:22
در این بهار مژده باران دروغ بود در صبح دشت عهد سواران دروغ بود هرساقه ای تبر شد و صد شاخه را برید امید برگ و بار درختان دروغ بود افراسیاب حاکم این شهر مانده است افسانه های رستم دستان دروغ بود ! هر صبح و شام گرگ به این گله می زند از بس همیشه هی هی چوپان دروغ بود ! تقدیر آدم از بهشت رانده گشتن است حتی اگر دسیسه شیطان...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 7 فروردینماه سال 1393 17:47
تو را به جای همهی زنانی که نمیشناختم، دوست میدارم تو را به جای همهی روزگارانی که نمیزیستهام، دوست میدارم برای خاطر عطر گسترهی بیکران و برای خاطر عطر نان گرم برای خاطر برفی که آب میشود، برای نخستین گل برای خاطر جانداران پاکی که آدمی نمیرماندشان تو را برای دوستداشتن دوست میدارم تو را به جای همهی زنانی که...
-
(( قــــــل هـــوالله احـــــد ))
پنجشنبه 7 فروردینماه سال 1393 17:06
خدا هم تنهاست!!! هیچکس نفهمید که خدا هم تنهاییش را فریاد میکشد (( قــــــل هـــوالله احـــــد )) آن سوی همه ی دلـتنگی ها خـدایی هست که داشتنش جبـران همه ی نداشتن هاست
-
گر بدین سان زیست باید پست...
سهشنبه 5 فروردینماه سال 1393 17:40
اندوه که از حد بگذرد جایش را میدهد به یک بیاعتنایی مزمن. دیگر مهم نیست: بودن یا نبودن؛ دوست داشتن یا نداشتن. آنچه اهمیت دارد کشداری رخوتناک حسی است که دیگر تو را به واکنش نمیکشاند. و در آن لحظه در سکوت فقط نگاه میکنی و نگاه میکنیــــــ..... « صادق هدایت »
-
تو شاعرانه ترین احتمال من شده ای
پنجشنبه 29 اسفندماه سال 1392 16:00
چقدر خواب ببینم که مال من شده ای و شاه بیت غزل های لال من شده ای چقدر خواب ببینم که بعد آن همه بغض جواب حسرت این چند سال من شده ای چقدر حافظ یلدا نشین ورق بخورد؟ تو ناسروده ترین بیت فال من شده ای چقدر لکنت شب گریه را مجاب کنم خدا نکرده مگر بی خیال من شده ای هنوز نذر شب جمعه های من اینست که اتفاق بیفتد حلال من شده ای...
-
کافی است زن باشی
سهشنبه 27 اسفندماه سال 1392 16:58
-
یار دل آزار
سهشنبه 27 اسفندماه سال 1392 16:53
ای گل تازه که بویی ز وفا نیست تو را خبر از سرزنش خار جفا نیست تو را رحم بر بلبل بیبرگ و نوا نیست تو را التفاتی به اسیران بلا نیست تو را ما اسیر غم و اصلاً غم ما نیست تو را با اسیر غم خود رحم چرا نیست تو را؟ فارغ از عاشق غمناک نمیباید بود جان من، اینهمه بیباک نمیباید بود همچو گل چند به روی همه خندان باشی؟ همره غیر...
-
گفت وگوی همسران
سهشنبه 27 اسفندماه سال 1392 16:06
دو تا خانم تو محل کارشون داشتند با هم صحبت می کردند ... اولی : دیشب، شب خیلی خوبی برای من بود. تو چه طور؟ دومی : مال من که فاجعه بود. شوهرم وقتی رسید خونه ظرف سه دقیقه شام خورد و بعد از دو دقیقه رفت تو رخت خواب و خوابش برد. به تو چه جوری گذشت ؟ اولی : خیلی شاعرانه و جالب بود. شوهرم وقتی رسید خونه گفت که تا من یه دوش...
-
دلم تنگ کسی هست
دوشنبه 26 اسفندماه سال 1392 13:11
دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گل های باغ می آورد وگیسوان بلندش را - به بادها می داد و دست های سپیدش را - به آب می بخشید دلم برای کسی تنگ است که آن دونرگس جادو را به عمق آبی دریای واژگون می دوخت و شعرهای خوشی چون پرنده ها می خواند دلم برای کسی تنگ است که همچو کودک معصومی دلش برای دلم می سوخت و...
-
ﺑﯽ ﺗــــــﺎﺑ
یکشنبه 25 اسفندماه سال 1392 17:34
خیلی ﻭﻗﺖ ﺍﺳﺖ ﮐـــــــﻪ “ﺑﯽ ﺗــــــﺎﺑﻢ” ﺩﻟـــــــﻢ ﺗــــــــﺎﺏ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ! ﻭ ﯾﮏ ﻫــــُــﻞِ ﻣﺤــــﮑﻢ . . . ﮐـــــﻪ ﺩﻟﻢ ﻫــُـــﺮّﯼ ﺑﺮﯾﺰﺩ ﭘﺎﯾﯿﻦ . . ﻫﺮ ﭼـــــﻪ ﺩﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﻠﻨﺒﺎﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺭﺍ. . .
-
دلیل
چهارشنبه 21 اسفندماه سال 1392 17:43
یه بزرگی میگـــــــــــــــــــــــه : نمیتوانی هیچکس را مجبور به انجام کاری بکنی مجبور به داشتن حــــــــــــــسی و در نهایت به جایی میرسی که میفهمی هر کس دلیل خودش را دارد...! و تو فقط میتوانی امیدوار باشی تا دلیل کسی شوی و دلیل کسی بمانی..× و حس دلتنگی من.....! تمام شدنی نیست انگاری...همین که فکر میکنم ...دلتنگ تر...
-
خیلی زود
چهارشنبه 21 اسفندماه سال 1392 11:59
خیلی زود میفهمی، همهچیز را در آغوشِ من جا گذاشتی! مثلِ مسافری که تمامِ زندگیاش را، در یک ایستگاهِ بینِ راهی، جا میگذارد!
-
وصیت میکنم
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 17:16
وصیت میکنم بعد از مرگم.... از بوى گلاب بدم میاد ، همون آب معدنى کفایت میکنه ، نگید این رانى هلو دوست داشت ، سنگ قبرش رو با رانى بشوریماااا ، نوچ میشه ! آقایون فامیل ، به خاطر من سه متر ریش نذارید ! من ته ریش دوست دارم " جذاب ترِ" فقط ته ریش ! خانم هاى فامیل ، خواهشاً بالاى سر قبرم جیغ و داد نکنید ، باور...
-
فرصتی بخواهید
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 11:26
فرصتی بخواهید تا گیسوان خود را در آفتاب کنار رودخانه شانه بزنید فرصتی بخواهید که مخفیترین نام خود را که خون شما را صورتی میکند از رود بزرگ بپرسید به نام آن اسب به نام آن بیابان شما فرصت دارید تا چیدن گندمها تا زرد شدن کامل گندمها عاشق شوید فقط روزهای کودکی را برای یکدیگر نگویید گندمها زرد شدند گندمها چیده شدند...
-
تو مرا
دوشنبه 19 اسفندماه سال 1392 11:23
تو مرا یاد کنی یا نکنی باورت گر بشود ، گر نشود حرفی نیست اما نفسم می گیرد در هوایی که نفس های تو نیست
-
حس ناب
یکشنبه 18 اسفندماه سال 1392 11:47
آدم وقتی یه حس تکرار نشدنی رو ، با یکی تجربه میکنه.. .. .. دیگه اون حس رو با هیچ کس دیگه ای نمیتونه تجربه کنه.... بعضی از حس ها خاص وناب اند..
-
بدون شرح
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1392 10:03
مرد را دردی اگر باشد خوش است درد بی دردی علاجش آتش است
-
شاملو
دوشنبه 12 اسفندماه سال 1392 19:29
سکوت آب مىتواند خشکى باشد و فریاد عطش: سکوت گندم مىتواند گرسنه گى باشد و غریو پیروزمندانه ى قحط: همچنان که سکوت آفتاب ظلمات است ـ اما سکوت آدمى فقدان جهان و خداست: غریو را تصویر کن! شاملو ای کاش میتوانستم یک لحظه میتوانستم ای کاش بر شانه های خود بنشانم این خلق بیشمار را، گرد حباب خاک بگردانم تا با دو چشم...
-
بگو یا علی
یکشنبه 11 اسفندماه سال 1392 17:21
اگر خسته جانی بگو یا علی اگر ناتوانی بگو یا علی اگر تن بیفتد میان بلا مترس از بلا و بگو یا علی اگر بی نوایی بگو یا علی به بالای دست علی دست نیست تو که زیر دستی بگو یا علی اگر نیمه جانی بگو یا علی اگر مرد مردی بگو یا علی اگر رو سیاهی بگو یا علی اگر پر گناهی بگو یا علی اگر حق پرستی بگو یا علی اگر مست مستی بگو یا علی اگر...
-
خیال
یکشنبه 11 اسفندماه سال 1392 12:31
خیال تو همه جا با من است اما ، دلم گرمای بودنت را می خواهد نه سردی خیالت را !
-
ﻋﺎﺷﻘﻢ،
شنبه 10 اسفندماه سال 1392 13:05
ﻋﺎﺷﻘﻢ، ﺍﻫﻞ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﭼﻪ ﯼ ﺑﻦ ﺑﺴﺖ ﮐـﻨﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺍﺵ ﭘﺎﯼ ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﻣﻦِ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻧﻬﺎﺩﯼ تو ﮐﺠﺎ؟ کوﭼﻪ ﮐﺠﺎ؟ پنجره ﯼ ﺑﺎﺯ ﮐﺠﺎ؟ ﻣﻦ ﮐﺠﺎ؟ عشق ﮐﺠﺎ؟ ﻃﺎﻗﺖِ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﺠﺎ؟ تو به لبخند و نگاهی ﻣﻦِ ﺩﻟﺪﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺁﻫﯽ ﺑﻨﺸﺴﺘﯿﻢ، ﺗﻮ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﻭﻣﻦِ خسته به چاهی ﮔُﻨﻪ ﺍﺯ ﮐﯿﺴﺖ؟ از ﺁﻥ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﯼ ﺑﺎﺯ؟ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺁﻏﺎﺯ؟ اﺯ ﺁﻥ ﭼﺸﻢِ ﮔﻨﻪ ﮐﺎﺭ؟ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﺩﯾﺪﺍﺭ؟...
-
تو بمان
شنبه 10 اسفندماه سال 1392 13:01
همه می پرسند : - « چیست در زمزمه ی مبهم آب؟ چیست در همهمه ی دلکش برگ؟ چیست در بازی آن ابر سپید، روی این آبی آرام بلند، که ترا می برد اینگونه به ژرفای خیال چیست در خلوت خاموش کبوترها؟ چیست در کوشش بی حاصل موج؟ چیست در خنده ی جام؟ که تو چندین ساعت مات و مبهوت به آن می نگری!؟» - نه به ابر ، نه به آب، نه به برگ نه به این...
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 10 اسفندماه سال 1392 11:24
چو در رنج از درد دندان شدم به دندان پزشکی شتابان شدم یکی از رفیقان والا مقام که دندانپزشکی است دارای نام در رحمت خویش را باز کرد بلافاصله کار آغاز کرد به دقت نگه کرد و تدقیق کرد به دندان پر درد تزریق کرد سپس چرخ بنمودوهی چرخ کرد به نحوی که ازیاد من رفت درد سخن از زمین گفت و از آسمان زمانی که بودست بازم دهان مریض دهن...
-
من زندهام!
چهارشنبه 7 اسفندماه سال 1392 16:14
مسافری در شهر بلخ جماعتی را دید که مردی زنده را در تابوت انداخته و به سوی گورستان میبرند و آن بیچاره مرتب داد و فریاد میزند و خدا و پیغمبر را به شهادت میگیرد که « والله، بالله من زندهام! چطور میخواهید مرا به خاک بسپارید؟ اما چند ملا که پشت سر تابوت هستند، بی توجه به حال و احوال او رو به مردم کرده و میگویند: «...
-
گناه
دوشنبه 5 اسفندماه سال 1392 19:36
گناهانم را دوست می دارم بیشتر از تمام کارهای خوبی که کرده ام می دانی چرا؟ آنها واقعی ترین انتخابهای منند
-
"میـــــــــــــم ... مثلِ مـــــرد
چهارشنبه 30 بهمنماه سال 1392 10:11
مرد از زن خیلی تنهاتره! مرد لاک به ناخوناش نمیزنه که هروقت دلش یه جوری شد، دستشو باز کنه و ناخوناشو نگاه کنه و ته دلش از خودش خوشش بیاد! مرد موهاش بلند نیست که توی بی کَـسی کوتاهش کنه و اینجوری لج کنه با همۀ دنیا! مرد نمیتونه وقتی دلش گرفت زنگ بزنه به دوستش و گریه کنه و خالی شه! مرد حتی دردهاشو اشک که نه،یه اخـمِ خشن...