-
عشق
سهشنبه 21 خردادماه سال 1392 13:02
لمسِ تن تو ، شهوت است و گناه حتی اگر خدا عقدمان را ببندد داغیِ لبت ، جهنم من است حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند هم آغوشی با تو ، هم خوابگیِ چرک آلودی ست حتی اگر خانه ی خدا خوابگاهمان باشد فرزندمان، حرام نطفه ترین کودک زمین است حتی اگر تو مریم باشی و من روح القدس خاتون من! ... حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم ، یک...
-
مناجات
سهشنبه 21 خردادماه سال 1392 09:06
خداوندا.. من از احساس بیهوده بودن ؛ من از چون حباب آب بودن من از ماندن چون مرداب می ترسم خداوندا... من از مرگ محبت من از اعدام احساس به دست دوستان دور یا نزدیک می ترسم خداوندا.. من از ماندن می ترسم خداوندا من از رفتن می ترسم... خداوندا... من از خود نیز می ترسم ... خداوندا... پناهم ده
-
دلتنگی
دوشنبه 13 خردادماه سال 1392 10:33
دلم برا تو که نه ، ولی برا کسی که فکر می کردم تو بودی تنگ شده !
-
آدم
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 13:05
گرگ همان گرگ است ، شغال همان شغال و بین این همه حقیقت تنها آدم است که آدم نیست !!!
-
لیاقت
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 13:04
انقدر مرا از رفتنت نترسان قرار نیست تا ابد با هم بمانیم روزی همه رفتنی اند ماندن به پای کسی معرفت میخواهد نه بهانه بلند میگویم : رفتی به درررررک ؛ لیاقت ماندن نداشتی !
-
سکوت
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 13:00
تو سکوت می کنی فریاد زمانم را نمی شنوی ! یک روز من سکوت خواهم کرد ! تو آن روز برای اولین بار مفهوم “دیر شدن ” را خواهی فهمید !! آنقدر مدارا کردهام , که دیگر مدارا عادتم شده … وقتی خیلی نرم شدی , همه تو را خمّ میکنند … . . .
-
سکوت
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 13:00
تو سکوت می کنی فریاد زمانم را نمی شنوی ! یک روز من سکوت خواهم کرد ! تو آن روز برای اولین بار مفهوم “دیر شدن ” را خواهی فهمید !! آنقدر مدارا کردهام , که دیگر مدارا عادتم شده … وقتی خیلی نرم شدی , همه تو را خمّ میکنند … . . .
-
دیده در راهند
شنبه 4 خردادماه سال 1392 16:46
در نگاهت خوانده ام غرق تمنایی هنوز گرچه در جمعی ولی تنهای تنهایی هنوز بی تو امشب گریه هم با من غریبی میکند دیده در راهند چشمانم که بازآیی هنوز
-
بیاد بیار
شنبه 4 خردادماه سال 1392 12:55
وقتی نا امید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه وقتی دلت خواست از غصه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته ... وقتی چشمات تهی از تصویر شد به یاد بیار کسی رو که حتی توی عکسش یهت لبخند میزنه وقتی به انگشتات نگاه کردی به یاد بیار کسی رو که...
-
خرخون
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:32
خرخون مجرم نیست، بیمار است. بیایید با خرخونها مثل بیماران رفتار کنیم...! ستاد حمایت از بیماریهای خیلی خاص...
-
بدون شرح
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:14
جوان خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مؤدبانه گفت: ببخشید آقا! من میتونم یه کم به خانوم شما نگاه کنم و لذت ببرم؟ مرد که اصلا توقع چنین حرفی را نداشت و حسابی جا خورده بود،مثل آتشفشان از جا در رفت و میان بازار و جمعیت، یقه جوان را گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد:...
-
بهشت
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 13:06
تو "آدم" و من "حوا" ، سیبی در کار باشد یا نه ، در آغوش تو بهشت جاریست ، بوسه هایت طعم سیب می دهند ...
-
شرط و شروط تعیین کردن
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 11:25
همیشه خانم ها به امر شریف «شرط و شروط تعیین کردن» مشغولن. ولی حالا وقتشه که ما مردها هم تکلیف خودمون رو روشن کنیم… خانوما توجه کنن؛ اینها قانون های ما هستن: توجه بفرمایید که همه قانون ها شماره ”۱“ هستن ۱- با شما خرید کردن ورزش نیست. ما هم دوست نداریم فکر کنیم که هست. ۱- گریه کردن یعنی باج خواستن! ۱- هر چیزی که می...
-
حرف دل
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 09:50
کسی که تمام دغدغه زندگیش ست بودن رنگ رژ لبش با لباس زیرش است تاب درد دل یک مرد را ندارد! حرف دل یک مرد را یا مرد میفهمد یا دود سیگارش.
-
جهنم
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 09:06
یک انگلیسی ؛ یک آمریکایی و یک ایرانی مردند و همگی رفتند جهنم فرد انگلیسی گفت: دلم برای انگلیس تنگ شده می خواهم با انگلستان تماس بگیرم و ببنیم بعضی افراد آنجا چه کار می کنند... تماس گرفت و به مدت 5دقیقه صحبت کرد... سپس گفت: خب، شیطان چقدر باید برای تماسم بپردازم؟؟؟ شیطان 5 میلیون دلار خواست.. 5 میلیون دلار !!!!!!!...
-
جهنم
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 09:05
یک انگلیسی ؛ یک آمریکایی و یک ایرانی مردند و همگی رفتند جهنم فرد انگلیسی گفت: دلم برای انگلیس تنگ شده می خواهم با انگلستان تماس بگیرم و ببنیم بعضی افراد آنجا چه کار می کنند... تماس گرفت و به مدت 5دقیقه صحبت کرد... سپس گفت: خب، شیطان چقدر باید برای تماسم بپردازم؟؟؟ شیطان 5 میلیون دلار خواست.. 5 میلیون دلار !!!!!!!...
-
هوس
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 08:56
من نه عاشق هستم ونه محتاج نگاهى که بلغزدبرمن،من خودم هستم وتنهایى ویک حس غریب که به صدعشق وهوس مى ارزد....
-
چقدر
چهارشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1392 08:56
بعضی ها را هرچقدر هم که بخواهی؛ "تمام" نمی شوند... همش به آغوششان بدهکار می مانی! حضورشان "گرم" است؛ سکوتشان خالی می کند دل آدم را... آرامش صدایشان را کم می آوری! هر دم هر لحظه "کم" می آوریشان... آخ که...
-
قضاوت
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 16:37
زنه دیروقت به خونه رسید آهسته کلید رو انداخت و درو باز کرد و یکسر به اتاق خواب زد ناگهان بجای یک جفت پا دو جفت پا داخل رختخواب دید بلافاصله رفت و چوب گلف شوهرش رو برداشت و تا جایی که میخوردند آن دو را با چوب گلف زد و خونین و مالی کرد. بعد با حرص بطرف اشپزخانه رفت تا آبی بخورد با کمال تعجب شوهرش را دید که در آشپزخانه...
-
رسم دوستی
سهشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1392 16:27
کاش دوستی انسان ها مثل رفاقت چشم ودست بود وقتی که دست زخم میشه چشم گریه میکنه وقتی چشم خیس میشه دست اشکاشو پاک میکنه
-
دعا
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1392 16:22
آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری ، آنگاه که حتی گوشت را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری می خواهم بدانم دستانت رابسوی کدام آسمان دراز می کنی...
-
تفاوتهای زن و مرد
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1392 13:01
مرد از راه می رسه ناراحت و عبوس زن:چی شده؟ مرد:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که زنش بی خیال شه و بره پی کارش) زن حرف مرد رو باور نمی کنه: یه چیزیت هست.بگو! مرد برای اینکه اثبات کنه راست می گه لبخند می زنه زن اما “می فهمه”مرد دروغ میگه:راستشو بگو یه چیزیت هست تلفن زنگ می زنه دوست زن پشت خطه ازش می خواد حاضر شه تا با هم...
-
فرشته ای بنام مادر
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1392 12:59
کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: میگویند فردا شما مرا به زمین می فرستید؛ اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی چگونه میتوانم برای زندگی به آنجا بروم؟ خداوند پاسخ داد: در میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفته ام، او از تو نگهداری خواهد کرد؛ اما کودک هنوز اطمینان نداشت که می خواهد...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1392 13:13
چه زیبا میگفت مترسک: وقتی نمیشود رفت، همین یک پا هم اضافیست
-
زندگی
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 10:25
قلابت را بدون طعمه بینداز ، اینجا پر است از ماهیانی که از زندگی سیر شده ان
-
برو
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 09:23
تقصیر تو نیست! همیشه همین گونه بوده ، برو اما من پشت سرت دست نه ، دل تکان می دهم . . .
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 15:35
گاهی گمان نمی کنی، ولیکن... می شود! گاهی نمی شود که نمی شود که نمی شود! گاهی هزار دوره دعا بی اجابت است گاهی نگفته، قرعه به نام تو می شود گاهی گدای گدایی و بخت یار نیست! گاهی تمام شهر ، گدای تو می شود!
-
بدون شرح
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 13:10
ازش پرسیدم چند سالته مادر ؟ خندیدو گفت : آخراشه دیگه…
-
ده قانون
شنبه 24 فروردینماه سال 1392 13:05
قانون یکم به شما جسمی داده شده. چه جسمتان را دوست داشته یا از آن متنفر باشید، باید بدانید که در طول زندگی در دنیای خاکی با شماست. قانون دوم در مدرسهای غیر رسمی و تمام وقت نامنویسی کردهاید که “زندگی” نام دارد. در این مدرسه هر روز فرصت یادگیری دروس را دارید. چه این درسها را دوست داشته باشید چه از آن بدتان بیاید، پس...
-
روز بارانی
دوشنبه 21 اسفندماه سال 1391 09:12
اولین روز بارانی را به خاطر داری؟ غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم دومین روز بارانی چطور؟ پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود و سومین روز چطور؟ گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را...