قصد دارم معنای این جمله ارزشمند را با کمک جمله ای از آنتونی رابنیز بزرگترین غول انگیزش در آمریکا که دوستداران فراونی در سرزمین ما ایران پیدا کرده توصیح دهم
ادامه مطلب ...والدین در مدرسه ای با دشوارترین دروس در دنیا تدریس میکنند: مدرسه آدمسازی! شما بهعنوان پدر و مادر، در واقع، تخته سیاه، کلاس، مدیر، معلم و سرایدار این مدرسه هستید. برای اداره کردن خانواده، ارتباط سالم از اهمیتی به سزا برخوردار است. پدر یا مادر بودن میتواند برای زوجهایی که در مهارتهای ارتباطی از کفایت لازم برخوردارند، یکی از پاداشدهندهترین و مسرتبخشترین تجربههای زندگی باشد. اما زمانی که والدین بر مهارتهای لازم برای برقراری ارتباط صحیح و هماهنگ مسلط نیستند، تشویش، احساس بیگانگی و تنهایی ناشی از آن، هم برای آنان و هم برای فرزندانشان، مخرب است... بچهها در هر سن و سالی در برخورد با دعوا و مشاجرات پدر و مادر خود، واکنشهایی از شوک و ضربه نشان میدهند
ادامه مطلب ...جنسم از جنس غبار و خاک است
ریشه در عمق زمین دارد این جان و تنم
این زمین است چه خاکی و فروتن فرش در زیر قدمهای غرور
فصل ماندن در خاک فصل طوفانی سالهای دراز اغاز ،گم شدن در خود خویش
زندگی ، انسان و تولد ، دو سه واژه ، تهی از هر معنی که به رنگ ابیست ، آه چه رنگش خاکیست !!!
باز یادم آید ، آن همه سال ِ دراز که گذشت همچون باد ، تکه ای بود در بطن ِ تنم ، تپشی داشت و رازهای نهان ، که به لبخند گلی یا که رنگی زیبا ، نقش بر صورت ِ زیبای طبیعت که سر از خاک ، برون می آورد ، شاد و خندان می شد و چه ساده می کاشت بذر مهر و عشق را بر دلها ...
اندک اندک که همان فصل ِ شروع به نیمه ، رسید این تن ِ خاکی بود که نگاهش چرخید به ان سوی زمین که فلکش نامیدند و به رنگیست دگر از رنگ زمین ، قصد ِ پروازش بود و چه زیبا می دید که اگر می شد پروازی کرد در آنجا ...
و در این هنگام بود که همان تکه ی پر راز و نیاز تپشش باز گرفت و چه زیبا فصل آغاز ِ وجود ، پایان یافت و فصلی دگر از راه رسید که به آن فصل شکوفایی تن باید گفت و در این فصل ، تن دید که چه راحت می شد پای از خاک به افلاک گذاشت و چرا گم شده بود در خود خویش !!!
باز هم این تن خاکی ، پر تلاش و زیبا راه آسمان ، پیش گرفت ، سینه مالآمال بود از عشقی به رنگ آبی ، گویی از رنگ زمین در اینجا هیچ نبود ، اندک اندک تن بود که چه زیبا می دید راه پیدا شدن خویشتن خویش ، ره دراز است و زندگی هم ، چون رودی جاری ...
راه پر پیچ و خم است تا که این فصل بپایان برسد و بیاید فصل زیبای تولد با عشق ، مانده تا این تن خاکی پیله اش را بدرد و ببیند هر چه رنگ آبیست و همان تکه ی پر راز و نیاز که تپش دارد در بطن وجود ، خود نشانت بدهد که دگر باز چگونه و چطور می شود از خاک به افلاک رسید
راه افلاکی ِ عشق از ره خاک و زمین می گذرد ...
به گوش باش که چونان که هنگامه امتحانات پایان ترم فرا همی رسد نکات زیر به خاطر بسپار که به پاس همه درس ها نائل شوی.
1- زین پس تا آخرین روز امتحانات خواب بر تو حرام باد.
2- تلوزیون را ولو این که باغ مظفری بل زیر تیغی پخش کناد بیخیال همی شو که وقت بس ناجوان مردانه تنگ است.
3- دیر خواب و زود خی
4- شبکه گسترده جهانی را تعطیل کن ولو به سبب 360 آپ همی کردن
5- پارک و سینما و کافی شاپ خوردن تا آخرین روز امتحانات مکروه گردد
6- کتاب فقط کتاب درسی و فیلم تنها فیلم درسی(با توجه به این که در ایام امتحانات همگی عجیب به سمت مطالعه غیر درسی گرایش داریم)
7- موبایل بازی اعم از اس ام اس و بلو توث و ارسال صور قبیحه و نوای قبیحه همگی موجب ابطال وقت است
8- حمام کردن �یش از نیم ساعت و یک �ار اصلاحیدن صورت در هفته حرام است
9- صله ارحام ولو ختنه سوران پسر دایی باشد یا عروسی شوهر دختر عمه ی همسایه ناتنی بر تو واجب نمی باشد.نرو...
10- پاچه خواری استاد را از خاطر مبر که اوجب واجبات است و بسی تو را در پاسیدن درس همی یاری کناد