جهنم


یک انگلیسی ؛ یک آمریکایی و یک ایرانی مردند و همگی رفتند جهنم
فرد انگلیسی گفت: دلم برای انگلیس تنگ شده
می خواهم با انگلستان تماس بگیرم و ببنیم بعضی افراد آنجا چه کار می کنند...
تماس گرفت و به مدت 5دقیقه صحبت کرد...
سپس گفت:
خب، شیطان چقدر باید برای تماسم بپردازم؟؟؟
شیطان 5 میلیون دلار خواست..
5 میلیون دلار !!!!!!!
انگلیسی چک کشید و برگشت روی صندلی اش نشست

فرد آمریکایی خیلی حسود بود و شروع کرد به جیغ و فریاد که من هم می خواهم با امریکا تماس بگیرم و از اوضاع اونجا با خبر شوم..
او تماس گرفت!!

ادامه مطلب ...

جهنم


یک انگلیسی ؛ یک آمریکایی و یک ایرانی مردند و همگی رفتند جهنم
فرد انگلیسی گفت: دلم برای انگلیس تنگ شده
می خواهم با انگلستان تماس بگیرم و ببنیم بعضی افراد آنجا چه کار می کنند...
تماس گرفت و به مدت 5دقیقه صحبت کرد...
سپس گفت:
خب، شیطان چقدر باید برای تماسم بپردازم؟؟؟
شیطان 5 میلیون دلار خواست..
5 میلیون دلار !!!!!!!
انگلیسی چک کشید و برگشت روی صندلی اش نشست

فرد آمریکایی خیلی حسود بود و شروع کرد به جیغ و فریاد که من هم می خواهم با امریکا تماس بگیرم و از اوضاع اونجا با خبر شوم..
او تماس گرفت!!

ادامه مطلب ...

هوس


من نه عاشق هستم ونه محتاج نگاهى که بلغزدبرمن،من خودم هستم وتنهایى ویک حس غریب که به صدعشق وهوس مى ارزد....

چقدر


بعضی ها را هرچقدر هم که بخواهی؛ "تمام" نمی شوند... همش به آغوششان بدهکار می مانی! حضورشان "گرم" است؛ سکوتشان خالی می کند دل آدم را... آرامش صدایشان را کم می آوری! هر دم هر لحظه "کم" می آوریشان... آخ که...

قضاوت


زنه دیروقت به خونه رسید آهسته کلید رو انداخت و درو باز کرد و یکسر به اتاق خواب زد
ناگهان بجای یک جفت پا دو جفت پا داخل رختخواب دید
بلافاصله رفت و چوب گلف شوهرش رو برداشت و تا جایی که میخوردند آن دو را
با چوب گلف زد و خونین و مالی کرد.
بعد با حرص بطرف اشپزخانه رفت تا آبی بخورد
با کمال تعجب شوهرش را دید که در آشپزخانه نشسته است.
شوهرش گفت سلام عزیزم!
پدر و مادرت سر شب از شهرشون به دیدن ما اومده بودند چون خسته بودند
بهشون اجازه دادم تو رختخواب ما استراحت کنند
راستی بهشون سلام کردی؟؟؟؟؟؟