زمانه


خسرو شکیبایی می گفت:

بعضی وقت ها یکی طوری می سوزونتت
که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن،

بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنه
که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن.

زمانه ایست که خیلی چیزها آنطوری که بود یا باید باشد نیست

ازدواج کوهی


دختر تنها ! از تنهایی خسته شده بود از طرفی دوست داشت هر چه زودتر ازدوج کنه برای همین از دوستش خواست راهنمایی اش کنه
دوستش میگه : من هم تنهام ، بیا با هم بریم کوه ، چون شنیدم خیلی از مردهای آماده ازدواج و تنها برای پیدا کردن زن میرن کوه ...
اون دو تا میرن کوه
در بالای یه صخره کوه
جایی که اون دو تا هیچ کسی رو نمی بینن
تصمیم می گیرن داد بزنن
و حرف دلشون رو به کوه بگن :
- با من ازدواج می کنی ؟
.
.
.
.
 

ادامه مطلب ...

باران


دلم کسی را میخواهد
کسی که از جنس خودم باشد
دلش شیشه ای
گونه هایش بارانی.
دستانش کمی سرد
نگاهش ستاره باران باشد

نشانه


آدمی که منتظراست هیچ نشانه ای ندارد

هیچ نشانه خاصی!!!!!

فقط باهرصدایی برمیگردد

دوست دارم


آدمهای ساده را دوست دارم.

همان ها که بدی هیچ کس را باور ندارند.

همان ها که برای همه لبخند دارند.

همان ها که همیشه هستند،

برای همه هستند.

آدمهای ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعتها تماشا کرد؛

عمر‎ ‎شان کوتاه است.

بس که هر کسی از راه می رسد

یا ازشان سوء استفاده می کند

یا زمینشان میزند

یا درس ساده نبودن بهشان می دهد.

آدم های ساده را دوست دارم.

آن ها بوی ناب “ آدم ” می دهند...