نظرات 3 + ارسال نظر
nima سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 21:51 http://www.popcrazy.blogsky.com

mer30 dari dadash link shodi enshala bishtar ba ham ashna shim o hamahang kar konim
bye

مصطفی چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:37 http://www.mostafabostani.blogfa.com

سلام عکس قشنگی گذاشتی من این شعرراتقدیم می کنم
خواستم از لعل او دو بوسه و گفتم تربیتی کن به آب لطف خسی را
گفت یکی بس بود و گر دو ستانی فتنه شود، آزموده‌ایم بسی را
عمر دوباره‌ست بوسه‌ی من و هرگز عمر دوباره نداده‌اند کسی را

بوسه‌ای از دوست ببردم به نرد نرد برافشاند و دو رخ سرخ کرد
سرخی رخساره‌ی آن ماهروی بر دو رخ من دو گل افکند زرد
گاه بخایید همی پشت دست گاه برآورد همی آه سرد
گفتم: جان پدر این خشم چیست از پی یک بوسه که بردم به نرد
گفت: من از نرد ننالم همی نرد به یک سو نه و اندر نورد
گفتم: گر خشم تو از نرد نیست بوسه بده گرد بهانه مگرد
گفت: که فردا دهمت من سه بوس فرخی! امید به از پیشخورد
ندهم دل به دست تو ندهم گر به تو دل دهم ز تو نرهم
کوی تو جایگاه فتنه شده‌ست بر سر کوی تو قدم ننهم
دوستان از فراق تو شکهند من همی از وصال تو شکهم
گر من لابه ساز چرب سخن چه بسی لابه‌ها به دل ندهم
سخت بسیار حیله باید کرد تا ز دست تو سنگدل بجهم

محسن چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:47

خشکله

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد