غزلی بسیار زیبا از سعدی

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ گریه خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت باشد قطع امیدواران
با ساربان بگویید احوال آب چشمم
تا بر شتر نبندد محمل به روز باران
بگذاشتند ما را در دیده آب حسرت
گریان چو در قیامت چشم گناهکاران
ای صبح شب‌نشینان، جانم به طاقت آمد
از بس که دیر ماندی چون شام روزه‌داران
چندین که بر‌شمردم از ماجرای عشقت
اندوه دل نگفتم، الا یک از هزاران
سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل
بیرون نمی‌توان کرد ا‌ِل‍ّا به روزگاران
چندت کنم حکایت؟ شرح این‌قدر کفایت
باقی نمی‌توان گفت الا به غم‌گساران

نظرات 13 + ارسال نظر
فریناز سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:37

بهترین شعری بود که توی کتابای ادبیاتمون باید حفظش میکردیم....

هنوزم حفظمش بعد ۴سال!!!


راستی سلام داداشی.خوبی؟

سلام
خوبم
مرسی

گل مریم سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:07

سلام
من می خوام واسه پست پایینی نظر بزارم، زود باش فعالش کن

باشه چشم
فعالش کردم

یلدا سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 13:26

سلام خوب هستید ستاره سهیل
خوش خبرم دوستم به هوش اومد.گفتین خبرتون کنم.ممنونببت دعا

مرسی سیاره سهیل
خدا را شکر

ستوده سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 14:13

غزلی که گذاشتی قشنگه اما مفهومش مهمه .
حالا بگو برای وداع با کدوم یار گریه کردی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهری نشسته بر دل منظور چه بید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بله مفهومشمهم بید
یارم یار ای یار یار
یه مهر بود که رو دل نشسته بود
کییییییییییییه

بیتا چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:56 http://khaste-nabash.blogsky.com

سلام
چی شده کی از کی جدا شده؟!!

مجنون از لیلی
فرهاد از شیرین
تام از جری
یوگی از دوستان
پت از مت
لورل از هاردی
دارا از سارا
پدر پسر شجاع از پسر شجاع
سند باد از علی بابا
پینوکیو از پدر شپتو
هاج از مادرش
و دیگر هیچ

درنا چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:47 http://www.dornah.blogfa.com

ماله سال چندم بود این شعر
یادمه به بدبختی حفظش کردم

تو کتاب مهدکود بود خیلی راحت حفظش کردیم(خدا حفظتون کنه)

ستوده چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:56

لطفا تاییذ نکن .
میگم مگر نگفتی کافی نت داری دزفول نمیخوای آدرسش را بدی تا هر وقت میام دزفول تو این شهر آوارگی نکشم ودنبال کافی نت نگردم .
البته اگر دوست داری وگرنه من اصراری ندارم ولطفا فکر بد هم نکن ممنون میشم .

ghasedak چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 13:01 http://www.earsplitting-silence.blogsky.com

بله زیباست ... !!!

ZiZoOo چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:37 http://seven-stones.blogsky.com

یاد دوران هنرستانم افتادم.
یادش بخیر.
زیبا بود.

یعنی میخوای بگی که بچه هنرستانی هستی

mona پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 00:27 http://www.zenndegi.blogfa.com

سلام
خوبی؟
خیلی زیبا بود
معلومه کجایی؟

سلام
مرسی
بازم مرسی
همونجا که شما هستی.(خب به من سر نمیزنی منم نمیام)

ساناز پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:23

سلام شعر قشنگیه

مرسی

فریناز پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:12 http://delhayebarany.blogsky.com



سلام
اینجا هم که بمب اومده!!!!!

شما...ستوده...مریم گلی...!!!!

وای آخه چرا از این مای تم استفاده میکنین؟

داداش فکر کنم خیلی سرت شلوغه ها....دیگه نیستی....نظرم که تایید نمی کنی

سلام
من خیلی وقته از مای تم استفاده میکنم
هم خیلی سرم شلوغه
هم ناخوش

راضی پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 17:39

وفا با بی وفایان کرده پیرم برم یار وفاداری بگیرم
البته دیگه پیدانمیشه راسی اگه عرضه داری پیدا کن منم خبرکن که زودی بیام

خبر امد خبری در راه است
سرخوش ان دل که از آن اگاه است
منتظر باش که همین روزا خبرت میکنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد