نمی دانستم

نگهت آفت جان بود نمی دانستم

حاصل عشق زیان بود نمی دانستم

تا که مجذوب نگاه تو شدم  فهمیدم

عشق هم در نوسان بود  نمی دانستم

عاشقی گفت که این عشق جگر می خواهد

راستی حرف همان بود  نمی دانستم

عمر ما هم سپری شد به فراز و به نشیب

ره نه این بود نه آن بود نمی دانستم

سوختن  این همه خوش باوری و خامی ها

تجربه درس زمان بود نمی دانستم

گفت اقبال جهان را تو چه دیدی ؟گفتم

سیلی چرخ گران بود نمی دانستم

نظرات 5 + ارسال نظر
یلدا سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 20:58 http://taranomdelha.blogfa.com

سلام.قشنگ بود

hasti سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:36 http://www.hasti119.blogfa.com/

ستوده سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 21:50

سلام دوست خوبم
ببخش که نیومدم حالم خوب نبود .
ممنون که به فکرم هستی واقعا هوا بس ناجوانمردانه سرد است

سلام.باورت نمیشه سوادکوه هوا ۱۸درجه زیرصفره

فریناز سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 22:13

گل مریم چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 18:25

پس چه می دانستی؟!

هیچی
کیییییییییییییییییییییییییییییییییییه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد