من جه تلخم امشب از تو کنج این قـفـس نازنـیـنـم
رازقـی کــو , کــو تـرانـه تـو کجـایی پـس نازنـیـنـم
تو که رفتـی گل خبر شـد
گر گرفت و شعله ور شـد
لـحظـه تر شـد نازنـیـنـم
تو که رفتی باغچه افسرد
بوسه پژمـرد آینه دق کرد
شــاپـرک مـرد نازنـیـنـم
از هـجـوم گریـه گـم شد
غــزل آواز عـشـــق مــا
جـامــه آتـش بـه تـن کرد
پــر پــرواز عـشـــق مــا
تـو که رفتـی از شب من
غــزل و تـرانـه گــم شد
رنگـی از رنگـین کمـان و
پری از پـروانـه گــم شد
بی تو تا من بی تو تا شب
یک غزل کم یک غزل گم
لحظه خالی لحظه خسته
نــه تــرانـه , نــه تــرنـم
تو که رفتـی گل خبر شـد
گر گرفت و شعله ور شـد
لـحظـه تر شـد نازنـیـنـم
تو که رفتی باغچه افسرد
بوسه پژمـرد آینه دق کرد
شــاپـرک مـرد نازنـیـنـم
من جه تلخم امشب از تو کنج این قـفـس نازنـیـنـم
رازقـی کــو , کــو تـرانـه تـو کجـایی پـس نازنـیـنـم
بـه کـجـا بــرگـــردم از تـو
بـه چـه سمت بی پناهی
هـر طـرف ورطـه وحشت
هـر طـرف شــط تبـاهـی
بی تو تا من بی تو تا شب
یک غزل کم یک غزل گم
لحظه خالی لحظه خسته
نــه تــرانـه , نــه تــرنـم
تو که رفتـی گل خبر شـد
گر گرفت و شعله ور شـد
لـحظـه تر شـد نازنـیـنـم
تو که رفتی باغچه افسرد
بوسه پژمـرد آینه دق کرد
شــاپـرک مـرد نازنـیـنـم