قیمت تجربه

مهندسی بود که در تعمیر دستگاه های مکانیکی استعداد و تبحر داشت

او پس از۳۰ سال خدمت صادقانه با یاد و خاطری خوش باز نشسته شد
دو سال بعد، از طرف شرکت درباره رفع اشکال به ظاهر لاینحل یکی از دستگاه های
چندین میلیون دلاری با اوتماس گرفتند
آنها هر کاری که از دستشان بر می آمد انجام داده بودند
و هیچ کسی نتوانسته بود اشکال را رفع کند بنابراین....

نومیدانه به او متوسل شده بودند
که در رفع بسیاری از این مشکلات موفق بوده است.
مهندس، این ا مر را به رغبت می پذیرد. او یک روز تمام به وارسی دستگاه می پردازد
و در پایان کار، با یک تکه گچ علامت ضربدر روی یک قطعه مخصوص دستگاه می کشد
و با سربلندی می گوید: اشکال اینجاست
آن قطعه تعمیر می شود و دستگاه بار دیگر به کار می افتد.
مهندس دستمزد خود را ۵۰۰۰۰ دلار معرفی می کند.
حسابداری تقاضای ارائه گزارش و صورتحساب مواد مصرفی می کند
و او بطور مختصر این گزارش را می دهد:
بابت یک قطعه گچ: ۱ دلار و بابت
دانستن اینکه ضربدر را کجا بزنم: ۴۹۹۹۹ دلار !

نظرات 14 + ارسال نظر
گل مریم دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 23:44

سلام
لازم نیست که بگم... :)))

بگو.لازم هست بگی

ghasedak سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:09 http://earsplitting-silence.blogsky.com

نظر خاصی ندارم فقط اینکه بازم مثل همیشه قشنگ بود

درنا سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:08 http://www.dornah.blogfa.com

هه قرار منم بشم مث این مهندسه هااااااااااا

اتفاقا مهندسه هم گفت قراره بشم مثل درنا

سارا سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:33 http://mikhahamtanhabasham.blogsky.com

درس عبرتی باشه تا دیگه مهندس ها رو دست کم نگیرن....

بخصوص مهندسای کشاورزی
کیییییییییییییییییه

شبنم سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 21:45 http://seven-stones.blogsky.com

داستانش بد تموم شد
آخرش پولشو دادن ؟

اول پول ریختیم حسابش.بعد اومد شرکت

سارو سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 21:58 http://shur.blogsky.com/

سلام

واقعا زیبا بودن
ارزش خوندن داره بلگت
مبارک

مرسی

یلدا چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 14:01

درود...
چه آپ زیبایی
کم پیدا دین عین من

من کم پیدام ولی شما ستاره سهیلین

شبنم چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 18:06 http://seven-stones.blogsky.com

خوبه باز بهش پول دادن


پیش منم بیا

اومدم اومدم.راستی مبارک(منظورم حسنی مبارک نیست ها از اون لحاظ

گل مریم چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 20:17

من می خوام واسه پست بالا نظر بذارم
تقصیر حوا نبود! چه قشنگ خودشو کشیده کنار!!! (این جمله که احیانا از حضرت آدم (ع) نیستش!!!)

من خودم اونجا بودم.حوا رفت رو درخت و یه سیب دزدید

ZiZoOo چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 22:47 http://qabeax.persianblog.ir

بابا سرعت آپ کردنت با نور برابری میکنه .
چه خبببببببببببببببببببببببببببببببببببره؟

خبر امد خبری در راه است

طاهره پنج‌شنبه 28 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:04

سلام
حال شما؟!
خوبید؟!

بههههههههه طاهره خانوم عزیز
چه عجب یادی از ما کردی
مرسی من خوبم

ستوده جمعه 29 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:49

من که گفتم قیمت هر چیز وبهای هر چیزی سنگین است حالا میخواد آزادی باشه یا عشق ویا دستمزد .
فقط آدم باید در این راه صبر ایوب داشته باشه همین وبس

ایوب کیه
کییییییییییییه
ما پول داریم.پول همه چی را میدیم

یلدا جمعه 29 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 20:43

سلام. تق تق تق ....



کسی خونه نیست؟




داماد رفته گل بچینه لابد



چند وقته که کم پیداشده!

کسی خونه نیست
رفتیم مهمونی
خونه فریناز خانوم
شرینی میدن
شما هم بیایین

ZiZoOo جمعه 29 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 21:32 http://qabeax.persianblog.ir

سلام
اولا که مگه آشتی نکردی بی معرفت ؟
پس چرا :
وبلاگ منو لینک نکردی ؟
چرا سر نمیزنی ؟
تازه من آپ هستم .
.
.
آخه دختر هام اینقدر ناز ندارن که تو داری .

سلام
اولا که اشتی کردم با معرفت
پس زیرا:
وبلاگتو لینک کردم
سر بزنم.یعنی هد بزنم
تازه منم اپ هستم
.
.
اخه دخترا هم به اندازه من ناز ندارن

راستی
پس دوما و سوما چی شد ها
کیییییییییییییییه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد