از من بگریزید که می خورده ام امروز
با من منشینید که دیوانه ام امشب
ترسم که سر کوی تو را سیل بگیرد
ای بیخبر از گریه ی مستانه ام امشب
یک جرعه ی آن مست کند هر دو جهان را
چیزی که لبت ریخت به پیمانه ام امشب
بی حاصلم از عمر گرانمایه فروغی
گر جان نرود در پی جانانه ام امشب
سلام
ممنون که بهم سرمیزنی
راستی این شعره خیلی زیبا بود
این متن یه اهنگی نیس؟؟؟خیلی برام اشناست
سلام
بله
متن آهنگه
م
ع
ی
ن