ﻓﺮﻗـــــﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨـــــﺪ ...

" ﺑﯿﺎﯾـــــﯽ "

ﯾـــــﺎ

" ﻧﯿﺎﯾـــــﯽ " ...

ﻣـــــﻦ ﺩﯾﮕـــــﺮ ﻫﯿﭽﻮﻗـــــﺖ ......

ﺣﺎﻟـــــﻢ

" ﺧـــــﻮﺏ "

ﻧﻤﯽﺷـــــﻮﺩ ....

نظرات 3 + ارسال نظر
magam پنج‌شنبه 29 خرداد‌ماه سال 1393 ساعت 22:22

در نبودت به تمام ذرات زندگی کافر شده ام، جز ایمان به بازگشت تو

ناله بارون دوشنبه 2 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 09:57

خواستم از روزهای بی تو بودن برایت بگویم ...
دیدم
تمااااااااااااااام لحظه های بی تو بودن را با تو بوده ام ...!!!!!!!!

ناله بارون دوشنبه 2 تیر‌ماه سال 1393 ساعت 10:04

حالم خوب است ....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..

..
.
.
.
.
.
اما تو باور نکن ...!!!

سلام!
حال همهٔ ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدنِ‌گاه به گاهِ خیالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند
با این همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم
که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و
نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!


تا یادم نرفته است بنویسم
حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود
می‌دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازهٔ باز نیامدن است
اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی
ببین انعکاس تبسم رویا
شبیه شمایل شقایق نیست!
راستی خبرت بدهم
خواب دیده‌ام خانه‌ئی خریده‌ام
بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌دیوار... هی بخند!
بی‌پرده بگویمت
چیزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد
فردا را به فال نیک خواهم گرفت
دارد همین لحظه
یک فوج کبوتر سپید
از فرازِ کوچهٔ ما می‌گذرد
باد بوی نامهای کسان من می‌دهد
یادت می‌آید رفته بودی
خبر از آرامش آسمان بیاوری!؟
نه ری‌را جان
نامه‌ام باید کوتاه باشد
ساده باشد
بی‌حرفی از ابهام و آینه،
از نو برایت می‌نویسم
حال همهٔ ما خوب است
اما تو باور نکن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد