مناظره امام باقرعلیه السلام با اسقف مسیحیان در شام

طولى نکشید اسقف بزرگ که فوق العاده پیر و سال خورده بود، وارد شد و با شکوه و احترام فراوان، در صدر مجلس قرار گرفت.
آن گاه نگاهى به جمعیت انداخت، و چون سیماى امام باقر(علیه السلام) توجه وى را به خود جلب نمود، رو به امام کرد و پرسید:

▱ از ما مسیحیان هستی یا از این امت مرحومه(مسلمانان)!؟
▰ از مسلمانان.

▱ از کدام گروهی از علمایشان یا از جهّالشان؟
▰ از جهّال نیستم.

▱ آیا از تو بپرسم؟
▰ بپرس.

▱ به چه دلیل شما مسلمانان ادعا مى کنید که اهل بهشت غذا مى خورند و مى آشامند ولى مدفوعى ندارند؟ آیا براى این موضوع، نمونه و نظیر روشنى در این جهان وجود دارد؟

  ادامه مطلب ...

دلخوشم




روی پرده کعبه ...
این آیه حک شده است:
نَبئْ عِبَادِی أَنی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ‏ ♡❤
✘ " بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم "✘

و من ...
هنوز و تا همیشه
به همین یک آیه دلخوشم ...

مسلمان


جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت :

بین شما کسی هست که مسلمان باشد ؟

همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد ، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت :

آری من مسلمانم. 
ادامه مطلب ...


کار دیگری نداریم
من و خورشید
برای دوست داشتنت بیدار می شویم
هر صبح ...

" احمد شاملو "